قسمتی از اسلایدها تعريف فساد اصطلاح فساد از ريشه لاتين(rumpere) به معني شكستن است به اين معنا كه در فساد چيزي ميشكند يا نقض ميشود كه ممكن است يك هنجار اخلاقي يا قانوني يا حتي مقررات اداري باشد. فساد به عنوان پديدهاي برخاسته از تلاقي منافع بخشهاي عمومي و خصوصي با يكديگر، حاصل رفتار منفعتجويانه كساني است كه نمايندگي بخش عمومي را بر عهده دارند يا از قدرت و اختيارات دولتي برخوردارند و از آن براي مقاصد شخصي، خانوادگي، يا گروهي اعم از انگيزههاي كسب فرصتهاي سياسي يا اقتصادي سوء استفاده ميكنند. ... انواع فساد فساد اداري (ديوانسالاري – بوروكراسي) رشوه (جوهره اصلي فساد مالي) حق و حساب – انعام – حقالزحمه – هزينه كارچاقكني – پول شيريني – پول چاي – اداي دين – حقالسكوت – هديه اختلاس Embezzlement برداشت يا سوء استفاده از منابع دولتي (عمومي) توسط اشخاصي كه مديريت اين منابع به آنها سپرده شده است (خيانت در امانت) ...